براي انتخاب ي بازي خوب كلي بايد مشورت كنيد و از تجربه بقيه استفاده كنيد، چه برسه به اينكه اين بازي تخصصي تر و معمايي باشه. حالا براي انتخاب ي اتاق فرار خوب بايد چيكار كرد: اينجا براي شما 10تا از موارد مهم كه بايد رعايت كنين رو آورديم تا هم از بازي اتاق فرار راضي باشيد هم بهتون كلي خوش بگذره. 10 دليل انتخاب اتاق فرار مناسب رو باهم ببينيم: حتما قبل از رزرو اتاق فرار، به محلي كه اتاق فرار مورد نظرتون قرار داره دقت كنين. منطقه قرار گرفتن اتاق فرار به يك دليل خيلي مهمه و اين دليل دسترسي خودتون و اعضاي تيمتون به محل بازي اتاق فرار هستش كه بايد بتونين در وهله اول بهش برسين!! به نكاتي مثل جاي پارك ماشين، دسترسي پياده، امكانات اطراف اتاق فرار مثل كافه، رستوران و موارد ديگه هم حتما توجه كنين. اين دليل يكي از مهمترين دلايل ما براي قرار گرفتن تو برج ميلاد بوده و اتاق فرار انيگما تمامي اين شرايط رو داره. قيمت اتاق فرار رو حتما قبل از رزروش بپرسين و مطمئن بشين كه هزينه اعلام شده براي بليطه يا قراره باز هم از شما پول اضافي بگيرن؟ هيچ كس دلش نميخواد بعد از يه بازي طولاني و كلي هيجان، ورشكسته بشه! با توجه به بودجتون انتخاب كنين. سبك داستاني اتاق فرارتون رو از قبل مشخص كنين تا غافلگير نشين. شايد تو تيم تون يكي دو تا بچه باشه يا حتي بزرگترهاتون روحيه لطيفي داشته باشن و به هر حال ممكنه سبك ترسناك براشون مناسب نباشه! از هم تيميهاتون بپرسين كه چه جور داستاني براشون جذابه. ميتونين به سراغ موضوعات مختلف برين. مثل: معمايي، كمدي، جنايي، اكشن و ... بعد از انتخاب موضوع، سطح سختي بازي و معماها هم خيلي مهمه كه بايد انتخابش كنين. اگه به اين نكته توجه نكنين، ممكنه اصلا نتونين هيچ معمايي رو حل كنين و كل برنامهتون خراب بشه. اتاقهاي فرار همشون سطح سختي مشخصي دارن كه بايد قبل رزرو از مسئولش بپرسين. بعنوان مثال بازي تسخير در اتاق فرار برج ميلاد بالاترين سطح سختي معما رو داره و اگر تازه كار هستيد بريد اتاق قتل مرموز و بعدا با تسخير خودتون رو ب چالش بكشيد. قبل از اين كه به يه اتاق فرار ناشناس و موردي كه نميشناسين اعتماد كنين، بد نيست نظرات و امتيازاتش رو بررسي كنين. شما از بين اين نظرات ميتونين اطلاعات زيادي درباره كيفيت محيط، استاندارد بودن معماها، نوع برخورد پرسنل با مشتريانشون و خيلي موارد ديگه به دست بيارين. هيچ كس مدير يا راهنماي بداخلاق دوست نداره! خيلي وقتها همين موضوع كوچيك ميتونه برنامه شما رو كلا خراب كنه. اگه قبل از رزرو به تعداد اعضاي مجاز براي يه تيم اتاق فرار توجه نكنين، ممكنه مجبور بشين يكي دو نفر از افرادتون رو از ليست خط بزنيد كه باعث ناراحتي اون افراد بشه و اگر بذاريم همگي بريد داخل كيفيت اون بازي خيلي مياد پايين چون فضا براي افراد گروه شما كم ميشه. يه نكته خيلي مهم هم هست كه خيلي وقتا بهش توجه نميشه و اونم اينه، مدت زماني كه طول ميكشه يك دور اتاق فرار تموم بشه چقدره؟! شايد تو ذهن شما بازي 1 ساعته باشه و براي همين مدت زمان هم برنامه ريزي كرده باشين ولي بعدا بفهمين كه زمان بيشتري لازم دارين تا هم گروهياتون رو جم كنيد و توضيح بازي رو توسط گيم مستر بشنون و وارد بازي بشيد! اين نكته رو خيليها نميدونن و شايد گير تله بيوفتن! بعضي از اتاق فرارها تيمهاشون عموميه و قانونشون اين جوريه كه اگه تعداد افراد شركت كننده به حد نصاب نرسه، با افراد ديگهاي كه شما نميشناسين ادغامتون ميكنن تا تيم كامل بشه. اگه از اين موضوع اطلاع نداشته باشين، حس خيلي بدي داره! يك سري ديگه هم اتاق فرار خصوصي داريم كه براشون فرقي نداره شما چند نفرين و فقط بايد بيشتر از حد نصاب تيم نباشين. اما خوبيه اتاق فرار انيگما اينه كه شما رو با بقيه گروه ها نميفرسته داخل بازي يا اجازه تيم سازي با غريبه رو به شما نميده و اين فقط براي امنيت و راحتي شماست كه از اتفاقات ناخوشايند داخل اتاق فرار يا بعد از بازي جلوگيري كنيم. يك نكته خيلي ظريف براي انتخاب اتاق فرار هست و اون هم نوع بازيها و معماهاي اتاق فرار و شرايط مورد نياز براي حل كردنشونه! بعضي جاها ممكنه به زور بازو يا بلند كردن وسايل سنگين نياز داشته باشين و بودن يك ورزشكار يا مرد قوي توي تيمتون لازم باشه. هميشه همه معماها فكري نيستن. دقيقا مثل اتاق رويا كه كاملا فانتزي و هيجانيه و بايد دو نفر با آمادگي بدني بالا با خودتون ببريد تا كم نياريد. مهمترين كسي كه توي كل مدت زمان بازي كنار شماست، گيم مستر اتاق فرار هست، پس خيلي مهمه كه اين آدم از نظر اخلاقي بتونه با شما ارتباط مثبتي برقرار كنه و درست راهنماييتون كنه وگرنه هيچ وقت نميتونين بازي رو تموم كنين. براي اين مورد هم خيالتون راحت باشه چون ما با تمام انرژي ميايم اتاق فرار انيگما تا بهترين لحظه رو براي شما بوجود بياريم. شما تا حالا تجربه بازي اتاق فرار رو داشتين؟ به نظرتون نكات مهم انتخاب يك اتاق فرار مناسب چيه و چه نكتههاي ديگهاي رو بايد قبل از رزرو رعايت كرد؟ براي ما از تجربتون بنويسين تا اطلاعاتمون بيشتر بشه. انتخاب يك اتاق فرار مناسب براي اولين بار ميتونه سخت و گيج كننده باشه. واضحه كه شما دلتون نميخواد جاي اشتباهي رو انتخاب كنين و پولتون هدر بره. پس بايد كلي سوال مختلف تو ذهنتون باشه كه بايد چطوري اتاق فرار درست و مناسب رو انتخاب كنين؟ توي اين مطلب ميخوايم به شما كمك كنيم كه بتونين به جواب سوالاتون برسين و تجربه خوبي از اين بازي داشته باشين. پس نكات مهم انتخاب يك اتاق فرار مناسب با شرايط خودتون رو با ما بخونين. بياين با هم ديگه بريم و نكات مهم انتخاب يك اتاق فرار مناسب رو بخونيم تا ببينيم چه چيزايي هستن كه بايد بهشون توجه كرد و بايد حتما از قبل دربارهشون اطلاعات داشت. نكتههاي ما مثل هميشه خوب و كاربردي هستن! پس با ما بمونين. منبع: مجموعه اتاق فرار انيگمامحل اتاق فرار
قيمت اتاق فرار
موضوع اتاق فرار
سطح سختي اتاق فرار
نظرات و امتيازات اتاق فرار
تعداد اعضاي مجاز اتاق فرار
زمان اتاق فرار
عمومي يا خصوصي بودن اتاق فرار
نوع بازيها و معماهاي اتاق فرار
گيم مستر اتاق فرار
جسورانهترين فرارهاي تاريخ جهان
از بچگي بازي هايي ميكرديم كه همش دنبال هم بوديم و از پيدا كردن ي چيز كوچيك كلي خوشحال ميشديم و همين ذات جستجوگر ما باعث شده اين مطلب رو براي شما بنويسيم تا با معروف ترين فرارهاي تاريخ آشنا بشيد و ببينيد از چه جاهاي عجيبي ميشه فرار كرد. اين افراد بدنبال آزادي دست به هركاري زدن. همين چيزا باعث شده بازي مثل اسكيپ روم ساخته بشه كه اينقدر هم پرطرفدار باشه.پس لذت فرار كردن و انگيزه موفقيت تو همه ما آدما وجود داره، حالا ميتونيد داستانشون رو پايين تر دنبال كنين:
1. كولديتز (Colditz)
معروفترين فرار تاريخ مربوط به پت ريد (Pat Reid) و ايري نيو (Airey Neave) از زندان كولديتزه كه مخصوصا فرار نيو به قدري جسورانه بوده كه به بخشي از فولكلور فرار از زندان دنيا تبديل شده. تا امروز افراد زيادي تلاش كردن از اين زندان فرار كنن كه فقط 15 نفرشون موفق شدن.
داستان ريد از اين قرار بوده كه به كمك چند نفر ميلههاي پنجره آشپزخونه زندان رو بريدن و از سقف بيرون رفتن. بعد از حياط بيروني رد شدن و از خندق به پارك رسيدن. فرار نيو هم اينطور بوده كه موفق شده با لباس ارتش آلمان به راحتي از در زندان بيرون بره.
يكي ديگه از داستانهاي خيلي جالب، مربوط به بيل گلدفينچ (Bill Goldfinch) و جك بست (Jack Best) كه يكي از خلاقانهترين ايدهها رو استفاده كردن. اونا تونستن تكههاي چوب و فولاد رو جمع كنن و سعي كردن گلايدر بسازن. با اين كه به پيشرفت خوبي هم رسيده بودن، اما قبل از فرار، خود اردوگاهشون توسط نيروهاي متفقين نجات پيدا ميكنه. عجب شانسي!
فرار از ميله هاي زندان چقدر ما رو ياد اتاق فرار رواني ميندازه. وقتي چشماتو باز ميكني و ميبيني تو زندان ي قاتل رواني اسير شدي در صورتي كه ديشب رو تخت اتاقت تو هتل اچ اچ هلمز خوابيده بودي. الان فقط 60دقيقه فرصت داري تا راه فرار رو پيدا كني و تنها شانسي كه آوردي اينه تو با دوستات زنداني شدي پس ميتوني از كمك اونا هم استفاده كني ولي واي به اون روزي كه دكتر اچ اچ هلمز شما رو بگيره و نتونيد فرار كنيد.هرچقدر هم كه ما بگيم كمه و خودت بايد تو اون شرايط قرار بگيري پس اتاق فرار ترسناك رو با رواني تجربه كن.
2. فرار بزرگ (The Great Escape)
بله اسم اين يكي همون فرار بزرگ هستش كه اينقدر معروف بوده كه در نهايت ازش فيلم هم ساختن! تو ژانويه 1943، راجر بوشل (Roger Bushell) نقشهاي رو براي فرار بزرگ از اردوگاه رهبري ميكنه و با كندن سه تونل عميق با اسم رمز «تام»، «ديك» و «هري» موفق ميشه 70 نفر رو فراري بده. اين تونلها در مدت تقريبا 5 ماه حفر شده بودن.
3. آلكاتراز (Alcatraz)
اسم زندان آلكاتراز رو تقريبا همه ما شنيديم، حتي اگه خودمون هم خلافكار نباشيم، باز هم اين اسم برامون آشناست! با اين كه اين زندان يكي از امنترين و محافظت شدهترين زندانهاي آمريكا به حساب مياد، موريس (Morris) و برادران آلوين (Alvin brothers) موفق شدن از طريق يك دريچه هواي كوچيك از اين زندان فرار كنن.
با اين كه رسما هيچ كسي تا به حال از آلكاتراز فرار نكرده، ولي هنوز هم باور عمومي اينه كه اين افراد تنها سه نفري بودن كه موفق شدن. البته مقامات زندان فكر ميكنن كه اونا توي دريا غرق شدن؛ اما، مردم ميگن اونا تونستن به ساحل برسن. از كجا معلوم؟!
4. پاسكال پايت (Pascal Payet)
چيزي كه داستان پايت رو سينمايي ميكنه اينه كه تونسته به كمك يك هليكوپتر فرار كنه و نه يك بار بلكه دو بار اين كار رو انجام داده! پايت تونسته دو بار از زندانهاي امنيتي فرانسه فرار كنه. اون با ارتباطاتي كه داشته از چهار مرد نقابدار خواسته كه با هليكوپتر بدزدنش و همين طور به سه نفر ديگه هم كمك كرده فرار كنن. در واقع اون يك افسانه مطلقه.
5. فرار ماز (The Maze Breakout)
اين فرار تاريخي بيشتر شبيه يك شورش جمعي به رهبري بابي استوري (Bobby Storey) و گري كلي (Garry Kelly) بوده. برخلاف بقيه فرارهايي كه هميشه زندانيها سعي ميكردن تا حد ممكن بي سر و صدا باشه، اين ماجراي فرار ماز پر از اكشن و درام بوده. سال 1983، حدود 38 زنداني موفق ميشن از يكي از امنترين زندانهاي اروپا فرار كنن. اين زندانيها كه تونسته بودن براي خودشون اسلحههاي قاچاق شده به داخل زندان رو تهيه كنن، شورش ميكنن و يك نگهبان رو هم ميكشن و چند نفر ديگه رو هم زخمي ميكنن و بعد با ون در حال تحويل غذا فرار ميكنن. خيلي دراماتيك بود!
همه ما كلي فيلم جذاب و اكشن ديديم كه داخلش كلي جنايتكار ترسناك و مخوف دارن تلاش ميكنن كه از زندان فرار كنن. معمولا كه موفق ميشن چون فيلمه ديگه، نه؟! ولي خب جالبه بدونين همش هم فيلم نيست. كلي آدم شرور و بدجنس از قديم تا حالا تونستن از زندان فرار كنن. الان ترسناك شد! بعضيهاشون حتي به قدري عجيب بودن كه شما فقط داستانهاشون رو ميشنوين يا فيلمهاشون رو ميبينين اما خيلي وقتا هم شده كه شما تو اتاق فرار بجاي اين بازيگرا بوديد و بايد توي زمان مشخص از ي محلي فرار ميكرديد. خيلي از اتاق هاي فرار از اين داستانها الهام گرفتن يا كلا اسكيپ روم رو از روي اين داستانهاي فرار ساختن. اينجا ميخوايم 5 مورد از جسورانهترين فرارهاي تاريخ جهان رو براتون تعريف كنيم كه ببينين چقدر واقعي بوده.
نظر شما درباره معروف ترين فرارهاي تاريخ جهان چيه؟ اگر تو بودي ميتونستي فرار كني؟ حالا بايد از ي جايي كه شبيه به همين شرايط رو داره فرار كني و مراقب باشي گير نيفتي كه اسمش اتاق فرار هست و طرفداراي زيادي تو دنيا داره چون بهترين بازي واقعي جهان هست. در واقع بايد بري به بهترين اتاق فرار تهران تا ببيني اونجا چي برات داره.
تيم سازي اصطلاحيه كه به فرآيند تبديل گروهي از افراد مجزا به يك تيم منسجم و كارآمد اشاره داره. در فضاي كسب و كارهاي مختلف، تشكيل تيم هايي از افراد كه بتونن با همديگه به خوبي سازگاري و تعامل موثر داشته باشن جزو ضرورت هاي پيشرفت سازماني محسوب ميشه. تعاملات روزانه اي كه كارمندها موقع كار كردن با هم درگيرش هستن ميتونه بخش طبيعي فرآيند تيم سازي باشه. در عين حال، جلساتي كه مديرها و سرپرست ها تشكيل ميدن تا افراد تيم رو با هم بيشتر آشنا كنن و به اصطلاح "يخ اونها بشكنه" و با هم بيشتر احساس راحتي بكنن، جلسات مباحثه، جلسات طوفان فكري، واگذار كردن مأموريتهاي مشاركتي و جالب تر از همه اينها، فعاليتها و بازيهايي كه با هدف تقويت همكاري و پرورش خلاقيت تيمي انجام ميگيرن، تصميمات ديگهاي هستن كه يه مجموعه ميتونه براي ايجاد روحيه تيمي بين افرادش و تشويق اونا به كسب شناخت بيشتر نسبت به همديگه به كار بگيره.
بازيهايي كه به فرآيند تيم سازي كمك ميكنن، بايد فعاليت هاي جذاب و سرگرم كنندهاي باشن كه بصورت ضمني باعث افزايش مهارت هاي ارتباطي، مهارت هاي تصميم گيري فردي و گروهي و تمرين كار تيمي براي افراد تيم ميشن! در ادامه چند نمونه از اين بازي ها رو بهتون معرفي مي كنيم:
1- بازي احتمالات
زمان: 5-6 دقيقه
تعداد شركت كننده ها: يك يا چند تيم كوچيك
ابزار مورد نياز: اشياء تصادفي
قوانين: به هر كدوم از افراد در هر تيم يكي از اشيايي كه در نظر گرفتيد رو ميديد. حالا هر سري يك نفر جلوي بقيه ميايسته و يه كاربرد ساختگي رو براي اون وسيله به شيوه پانتوميم اجرا ميكنه. بقيه اعضاي تيم موظفن كه حدس بزنن اون فرد چه كاربردي از اون وسيله رو داره نشون ميده! بازي ها بايد منحصربفرد انجام بشه و ايده هايي كه به كار گرفته ميشه ميتونه عجيب غريب و گمراه كننده باشه!
هدف: اين بازي تيمي باعث تقويت خلاقيت و نوآوري فردي ميشه!
2- برنده/بازنده
زمان: 5-6 دقيقه
تعداد شركت كننده ها: دو يا چند نفر
ابزار مورد نياز: هيچي
قوانين: نفر اول تجربه اي كه از نظر خودش بار منفي داشته رو با نفر دوم به اشتراك ميذاره. اين خاطره ميتونه كاملاً فردي باشه و يا به محيط كار مرتبط باشه، اما حتما بايد واقعي باشه! حالا نفر اول همون تجربه رو، اين بار با تمركز روي جنبه هاي مثبت ماجرا بازگو ميكنه. نفر دوم هم به اون كمك مي كنه تا با هم نكات مثبت يك تجربه بد رو كشف كنن. بعد از اون، نقش ها عوض ميشه.
هدف: شركت كننده ها در كنار هم ياد ميگيرن چطور با يك نگاه متفاوت به موقعيت هاي منفي، از تجارب درس بگيرن!
3-اتاق فرار
زمان: بستگي به عملكرد تيم داره! (حداكثر 60 دقيقه)
تعداد شركت كننده ها: تيم هاي 3 تا 12 نفره (بسته به نوع بازي)
ابزار مورد نياز: اتاق فرار و ديگر هيچ!
قوانين: اتاق فرار هاي مختلف، تم و داستان هاي متفاوت دارن. بعد از اينكه داستان بازي و نكات لازم به تيم گفته شد، افراد وارد اتاق ميشن و در اتاق روي اونها قفل ميشه! حالا افراد تيم موظفن تا با همكاري هم سرنخ ها رو پيدا كنن، پازل ها و معما هاي داخل اتاق رو دونه دونه حل كنن تا بتونن ظرف مدت زمان محدود (معمولاً 60 دقيقه) از اتاق خارج بشن!
هدف: وقتي همه افراد يه تيم با يه چالش واحد روبرو ميشن، تركيبي از مهارت هاي تيمي و فردي لازم ميشه. بنابراين تو اسكيپ روم، هم مهارت هايي مثل تيم ورك و تقسيم وظايف مطرحه و هم هوش و خلاقيت فردي!
4- مربع كامل
زمان: 15 تا 30 دقيقه
تعداد شركت كننده ها: 5 تا 20 نفر
ابزار مورد نياز: يك طناب بلند گره خورده و چشم بند به تعداد افراد
قوانين: اول از افراد بخوايد كه داخل يه دايره كنار هم بايستن و طناب رو همگي با دست نگه دارن. بعد دستور بديد كه همه چشم بندهاشون رو روي چشماشون قرار بدن، طناب رو روي زمين بذارن و يه مقدار از اون دايره فاصله بگيرن! حالا از همه بخوايد كه برگردن و سعي كنن بدون اينكه چشم بندهاشون رو بردارن، با طناب يه مربع تشكيل بدن! براي اينكه بازي رو چالش برانگيز تر كنيد مي تونيد محدوديت زماني بذاريد و اگه مي خوايد خيلي سخت ترش كنيد مي تونيد به بعضي از افراد دستور بديد كه صحبت نكنن!
هدف: اين بازي روي مهارت هاي ارتباطي و رهبري تمركز ميكنه. اگه به بعضي از اعضاي تيم دستور بديد كه بدون حرف زدن بازي كنن، اينجوري بحث اعتماد بين افراد تيم هم مطرح ميشه، چون اعضاي تيم بايد همديگه رو براي قرار گرفتن در جهت و جايگاه درست هدايت كنن.
5- حقايق و دروغ ها
زمان: 10 تا 15 دقيقه
تعداد شركت كننده ها: 5 نفر يا بيشتر
ابزار مورد نياز: هيچي
قوانين: از همه افراد بخوايد دايره وار مقابل همديگه بشينن. هر كسي بايد سه حقيقت و يك دروغ در مورد خودش آماده كنه، البته دروغي كه واقعي به نظر بياد و باورنكردني نباشه! حالا به نوبت از هر نفر خواسته ميشه كه 4 عبارتي كه در مورد خودش آماده كرده رو با ترتيبي كه لو نده كدوم يكي دروغه در جمع بيان كنه و بقيه سعي كنن حدس بزنن كدوم دروغه!
هدف: اين بازي براي اينكه "يخ" افراد پيش هم بشكنه عاليه، خصوصاً براي تيم هاي تازه شكل گرفته! همچنين باعث ميشه قضاوت هاي سريع تو جمع همكاران از بين بره، و به افراد درون گراي جمع هم اجازه ميده حقايقي رو در مورد خودشون به اشتراك بذارن!
مجموعه اسكيپ روم انيگما متشكل از تيمي خلاق، توانمند و حرفهاي، تلاش نموده است تا با رعايت استانداردهاي بين المللي چه به جهت طراحي پلان بازي و چه به جهت طراحي داخلي و فضاها، ساعتي خوش را براي شما، دوستان و خانوادهتان رقم بزند. براي آشنايي با اين بازي فقط يك بار رزرو اتاق فرار را امتحان كنيد.
ميخوايم بريم سراغ كسايي كه هيچ بويي از انسانيت نبردن و ميشه بعنوان ي قاتل رواني اسمشون رو توي تاريخ ثبت كرد. معمولا بعضي از اتاق هاي فرار هم از روي همين موضوعات ساخته شدن كه خيلي هم پرطرفدار ميشه. اول بريم با اسم و اينكه اين آدما چجوري قاتل مخوف شده آشنا بشيم و بعدش جايي رو به شما معرفي كنيم كه تو همين شرايط قرار ميگيريد و بايد فرار كنيد. اين قاتل معروف جهان نيز از ديار روسيه است. آندره چيكاتيلو كه با اسامي مستعار قصاب روستوف يا چاكدهنده روستوف نيز معروف است، بين سالهاي ۱۹۷۸ و ۱۹۹۰ در روسيه، اوكراين، ازبكستان اتحاديه جماهير شوروي دست به جناياتي شديد زده است. وي متهم به جرمهايي وحشتناك از جمله قتل، تجاوز، مثله كردن و قطع عضو است. آندره به بيش از 56 فقره قتل اعتراف كرده و در بين قربانيان آن دست كم 52 كودك و زن ديده ميشوند. وي به طور قطعي به 53 فقره قتل محكوم شد. وي در ابتدا معلم يك مدرسه بود كه به دليل انجام برخي حركات غير اخلاقي با دانش آموزان اخراج شد. بعد از آن بود كه قتلهاي زنجيرهاي وي آغاز شده و دو قتل نخست آن شامل دو دختر 9 و 17 ساله ميشدند. وي پس از دستگيري ادعا كرده بود كه خون مقتولان را ميچشيده است! جالبه بدونيد تو اسكيپ روم ترسناك مشابه اين سناريو رو داريم كه شما زنداني پيرزن و پيرمرد ديوونه هستين و …. يكي از برجستهترين قاتلان زنجيرهاي دنيا، آناتولي انوپرينكو است. نام مستعار وي «جانوري از اوكراين» است. اين قاتل كثيف اوكرايني به 52 قتل اعتراف كرده و در نهايت در سال 1996 توسط پليس دستگير شد. در هنگام دستگيري وي بيش از 100 نوع از انواع سلاحهاي سرد و گرم از محل سكونت آن كشف شد. جالب است بدانيد كه علي رغم قتلهاي متعدد، وي به اعدام محكوم نشده و در سال 2013 و هنگامي كه در حبس ابد بود، در زندان فوت شد. از جمله بدترين جنايات او ميتوان به قتل يك خانواده 10 نفره با 8 كودك، قتل 5 نفر در يك روز درون يك ماشين، قتل دو دختر 8 و 7 ساله با تبر و قتل يك خانواده 3 نفره به قصد سرقت اشاره كرد. در بسياري از موارد آناتولي جنازههاي مقتولين را به آتش ميكشيد. وي يكي از خونسرد و بي رحمترين قاتلان شرق اروپا بوده و متولد 25 جولاي 1952 در روستايي در استان ژيتومر به دنيا آمد كه در آن زمان تحت حكومت شوري بود. ابوالقاسم جبار خطرناكترين قاتل افغان، شكارهاي خود را عمدتاً از بين مردان و پسران انتخاب ميكرد. در حين دستگيري وي مشكوك به قتل عام 300 مرد و پسر بود؛ در بخش جنايات عليه بشر، وي دست كم از نيروهاي تروريستي طالبان ندارد. متاسفانه دولت وقت افغانستان پيش از دستگيري ابوالقاسم جبار، دو نفر را به جرم قتلهايي كه وي انجام داده بود اعدام كرد. وي در سال 1970 دستگير شده و به بسياري از قتلها اعتراف كرد. خوشبختانه اين قاتل زنجيرهاي به مانند برخي ديگر از همكاران خود به حبس ابد محكوم نشده و تنها يك سال را در زندان سپري كرد. ابوالقاسم جبار در سال 1971 با طناب دار اعدام شد. اين بار به سراغ يك قاتل سريالي از ديار چين ميرويم؛ يانگ زينهاي بيشترين قتل را بين قاتلان زنجيرهاي چين و اطراف آن انجام داده و از اين رو لقب پُر كارترين قاتل زنجيرهاي اين كشور را به خود اختصاص داده است. وي متهم به 65 فقره قتل و بيش از 23 تجاوز متهم شده است كه بين سالهاي 1999 تا 2003 صورت گرفت. وي در شب هنگام وارد منازل شده و قتلها را با سلاحهاي سرد نظير تبر و چكش به انجام ميرساند. با وجود اعتراف وي به 65 قتل، پليس موفق به رديابي يانگ زينهاي در 67 قتل شده بود. وي كه در سال 2003 دستگير و در سال 2004 اعدام شد، در اعترافات خود گفت: هر چه انسانهاي بيشتري را به قتل ميرساند، تمايل بيشتري براي كشتار مردم به دست ميآورد. وي يك فرد جامعه ستيز بوده و به نظر ميرسد كه مانند قاتل افغان كمي دير دستگير شده بود. كامپاتيمار شانكاريا يك قاتل سريالي هندي بود كه پليس رابطه آن با بيش از 70 قتل را پيدا كرده بود. وي قتلهاي خود را از سال 1977 آغاز كرده و دو سال بعد، يعني در سال 1979 دستگير شد. وي براي كشتار از چكش استفاده كرده و همه قربانيان خود را با ضربات چكش به سر به قتل ميرساند. كامپاتيمار شانكاريا به پليس گفته بود كه از قتلهاي خود لذت ميبرد؛ جمله معروف وي نيز در هنگام اعدام اين بود: شما من را بيهوده به قتل ميرسانيد؛ اميدوارم اين اتفاق براي شخص ديگري روي ندهد. در قسمت نخست، اكثراً قاتلان مربوط به كشورهاي آسيايي بودند. اما در اين مورد به سراغ يك قاتل مخوف آمريكايي خواهيم رفت. گري ريدوي كه با لقب «رودخانه سبز» نيز شناخته ميشود، اكثر جنايات خود را بين سالهاي 1980 تا 1990 انجام داد. نكته جالب توجه آن است كه گري ريدوي شكارهاي خود را از بين زنان خياباني و يا به اصطلاح كارتن خواب انتخاب ميكرد تا بدين ترتيب كمترين اهميت را در جامعه داشته و كسي نگران نبود آنها نخواهد شد. اكثر قتلهاي وي با خفگي همراه بوده و سپس جنازه آنها در جنگل رها ميشد. گري در ابتدا به اين زنها نزديك شده و سر صحبت را با آنها باز ميكرد؛ سپس با نشان دادن عكسي از پسرش، همدردي آنها را به دست ميآورد. در گام بعدي اين زنان را به قتل ميرساند. اگرچه وي به 71 قتل اعتراف كرده بود، اما پليس معتقد بود كه تعداد قتلهاي گري ريدوي بيش از اين تعداد است. پدرو فيلو يك قاتل سريالي متولد برزيل بود؛ زماني كه مادر پدرو وي را حامله بود، به دست همسر خود مورد آزار و اذيت قرار گرفته و در اثرات ضربات، پدرو با جمجمه اي آسيب ديده متولد شد. در سن 13 سالگي پدر پدرو به قصد كشتن وي، آن را زير يك جرثقيل هل ميدهد كه در نهايت از اين حادثه جان سالم به در ميبرد. در سن 14 سالگي پدرو معاون شهردار را به دليل آنكه پدر وي را به جرم دزدي اخراج كرده بود، ميكشد. دومين قتل وي در همان زمان صورت ميگيرد؛ شخصي كه به نظر دزد اصلي بود! پس از فرار به دليل قتلها، پدرو فيلو در شهر ديگر ساكن ميشود؛ بعد از قتل يك قاچاقچي مواد مخدر با زني به اسم ماريا آشنا شده اما زن مورد علاقه آن، توسط يك گروه مافيايي مواد مخدر كشته ميشود. بعد از آن پدرو فيلو به دنبال اعضاي اين باند رفته و پس از شكنجه، اقدام به كشتن آنها ميكند. اين در حالي بود كه وي زير 20 سال سن داشت. پس از آن پدر پدرو مادرش را به قتل ميرساند؛ پدرو براي انتقام به سراغ پدر خود رفته و آن را نيز به قتل ميرساند. وي در زندان نيز دست به كشتار زده و در طي 30 سال دوران محكوميت خود، 71 نفر را به قتل رساند. دانيل كامارگو باربوسا بدون شك يكي از كثيف و منفورترين قاتلان زنجيرهاي در جهان است؛ وي در خلال سالهاي 1970 تا 1980، بيش از 150 زن و دختر جوان را ربوده، به آنها تجاوز كرده و سپس اقدام به قتل آنها كرده است. وي متهم است كه در طي 12 سال قتل و تجاوزهاي متعددي را در كلمبيا و اكوادور انجام داده است. دانيل كامارگو باربوسا براي اولين بار در سال 1974 بعد از كشتن يك دختر 9 ساله به زندان افتاد؛ وي به 25 سال زندان محكوم شده بود. با اين وجود كامارگو از زندان فرار كرده اما در سال 1986 مجدداً دستگير شد. در زماني كه وي از زندان فرار كرده بود، قتلهاي بسيار و متعددي را انجام داده بود. پدرو لوپز كه لقب هيولاي كوهستان آند را نيز يدك ميكشيد، مردي با چهره زشت و كريه بود. اين قاتل بدذات متهم به آزارهاي جنسي و قتل بيش از 300 دختر جوان بود. قربانيان وي از كشورهاي پرو، اكوادور و كلمبيا بودند. در حين دستگيري وي به 103 قتل اعتراف كرد اما ارتباط آن با 300 جرم مشابه كشف شد. هيولاي كوهستان آند در سال 1980 دورهاي سخت از بازجويي را پشت سر ميگذاشت؛ در اين دوره وي گور 53 نفر از مقتولان را به پليس نشان داد. اكثر قربانيان وي دختراني كم سن سال بودند كه بين 9 تا 12 سال سن داشتند. وي به تيمارستان رواني منتقل شده اما در عين ناباوري، در سال 1998 از آنجا مرخص شد. اما به دليل انجام قتلهايي مشابه، مجدداً در سال 2002 دستگير شد. لوئيس گاراويتو جزو بدترين قاتلان زنجيرهاي جهان است كه در عرض مدت زمان 5 سال، 138 نفر را به قتل رساند. لوئيس گاراويتو متهم به 300 قتل شده بود. به دليل گستره بالاي جنايات وي، رسانهها به آن لقب جانور را داده بودند. لوئيس گاراويتو قربانيان خود را مورد آزار و اذيت قرار داده و سپس اقدام به قتل آنها ميكرد. اين قاتل عجيب و بي رحم براي همكاري با پليس بعد از دستگيري، از آنها درخواست نقشه كرده و مكان دفن قربانيان خود را از اين طريق به آنها نشان داد. وي كه خود قرباني تجاوز پدرش بود، به قربانيان نزديك شده و به آنها پيشنهاد يك هديه مانند شكلات را ميداد؛ سپس با قرباني شروع به قدم زدن كرده و در نهايت آنها را به جايي خلوت ميكشاند. بعد از بريدن گلوي قرباني، آنها را تكه تكه كرده و در جايي دفن ميكرد. تا حالا تو شرايطي قرار گرفتي كه بخواي از دست ي قاتل رواني فرار كني؟؟؟ پس بايد ي سر به اتاق فرار انيگما بزني و براي پيدا كردن راه فرار از دست اين قاتل رواني خودت رو به چالش بكشي.....قاتلين سريالي
آندره چيكاتيلو، مرگ سياه
آناتولي انوپرينكو، قصاب اوكرايني
ابوالقاسم جبار، معروف ترين آدمكش افغانستان
يانگ زينهاي، جلاد چشم بادامي
كامپاتيمار شانكاريا، يك رواني به تمام معني
گري ريدوي، وحشت غرب
پدرو فيلو، كابوس زندانيان
دانيل كامارگو باربوسا، كابوس دختران جوان
پدرو لوپز، منفورترين قاتل آمريكاي لاتين
لوئيس گاراويتو، قاتل شكلاتي